I shut my eyes and all the world drops dead;
I lift my lids and all is born again.
(I think I made you up inside my head.)
The stars go waltzing out in blue and red,
And arbitrary blackness gallops in.
I shut my eyes and all the world drops dead;
I dreamed that you bewitched me into bed,
And sung me moon-struck, kissed me quite insane.
(I think I made you up inside my head.)
God topples from the sky, hell's fires fade:
Exit seraphim and Satan's men.
I shut my eyes and all the world drops dead.
I fancied you'd return the way you said,
But I grow old and I forget your name.
(I think I made you up inside my head.)
I should have loved a thunderbird instead;
At least when spring comes they roar back again.
I shut my eyes and all the world drops dead;
(I think I made you up inside my head.)
Sylvia Plath
ترجمه به فارسی:
ترانه ی عاشقانه ی دختر دیوانه – سیلویا پلات
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
پلك هایم را باز می کنم و همه چیز دوباره متولد می شود.
(خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام.)
ستارگان با لباس های آبی و قرمز به والس می روند،
و سیاهی مطلق چهارنعل می تازد.
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
خواب دیدم كه مرا در بستر فریفتی،
و دیوانه ام خواندی ، دیوانه وار مرا بوسیدی.
(خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام.)
خدا از آسمان فرود می آید، شعله های جهنم محو می شوند،
خروج افراد اسرافیل و شیطان.
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
تصور کردم برگشته ای همانطور که می گفتی
اما من پیر شده ام و نامت را به یاد نمی آورم
(خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام.)
باید به جای تو عاشق الاگزنه ی استرالیایی (مرغ افسانه ای موجد رعد و برق) می شدم؛
دست كم بهار كه می آید آنها دوباره هیاهوکنان برمی گردند.
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام
I lift my lids and all is born again.
(I think I made you up inside my head.)

And arbitrary blackness gallops in.
I shut my eyes and all the world drops dead;
I dreamed that you bewitched me into bed,
And sung me moon-struck, kissed me quite insane.
(I think I made you up inside my head.)
God topples from the sky, hell's fires fade:
Exit seraphim and Satan's men.
I shut my eyes and all the world drops dead.
I fancied you'd return the way you said,
But I grow old and I forget your name.
(I think I made you up inside my head.)
I should have loved a thunderbird instead;
At least when spring comes they roar back again.
I shut my eyes and all the world drops dead;
(I think I made you up inside my head.)
Sylvia Plath
ترجمه به فارسی:
ترانه ی عاشقانه ی دختر دیوانه – سیلویا پلات
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
پلك هایم را باز می کنم و همه چیز دوباره متولد می شود.
(خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام.)
ستارگان با لباس های آبی و قرمز به والس می روند،
و سیاهی مطلق چهارنعل می تازد.
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
خواب دیدم كه مرا در بستر فریفتی،
و دیوانه ام خواندی ، دیوانه وار مرا بوسیدی.
(خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام.)
خدا از آسمان فرود می آید، شعله های جهنم محو می شوند،
خروج افراد اسرافیل و شیطان.
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
تصور کردم برگشته ای همانطور که می گفتی
اما من پیر شده ام و نامت را به یاد نمی آورم
(خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام.)
باید به جای تو عاشق الاگزنه ی استرالیایی (مرغ افسانه ای موجد رعد و برق) می شدم؛
دست كم بهار كه می آید آنها دوباره هیاهوکنان برمی گردند.
چشم هایم را می بندم وهمه ی دنیا ناگهان می میرد؛
خیال کنم تو را در ذهنم ساخته ام
No comments:
Post a Comment